مــــــــرســـــانــــا گـــــــــلــــــــــیمــــــــرســـــانــــا گـــــــــلــــــــــی، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره
مهرساممهرسام، تا این لحظه: 7 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

خاطرات مرسانا و مهرسام در وب

آش پشت پا مامان فری

ســــــــــــــــــــــلام   ما اومدیم .... اول از همه از  دوستان عزیزی که به یاد من بودن ،با پیامهاشون دلگرمم کردن وجا خالی مامان فری رو گفتن خیلی خیلی ممنونم دوم اینکه ما حسابی دلتنگ مامان فری اینا هستیم وجاشون خیــــــــــــــــــلی خالیه ...روز شماری میکنیم تا ٢٥ ام بیاد وبرگردن به سلامتی... مامان فری  وبابایی احمد یکشنبه ١٥ دی ماه عازم سفر شدن ....اول قرار بود ١٤ ام برن ...اما بابا از اون آژانس هواپیمایی زیاد راضی نبود و برای رفتن یک آژانس دیگه رو انتخاب کرد که ١٥ ام حرکتش بود... باخیر شدیم هواپیمایی که قرار بود اول باهاش برن موقع نشستن دچار نقص فنی شده بود وبیشتر مسافراش زخمی شده بودن ....
21 دی 1392

عکس های جامانده از 27-28 ماهگی مرسانا گلی

در این ماهی که گذشت سرماخوردگی طولانی داشتی ،به مدت ١٠ روز انتی بیوتیک مصرف کردی ..الهی که هرگز مریضیت رو نبینم دخترم ...یک روز صبح که بیدار شدم شربتت رو بدم با این منظره زیبا مواجه شدم ..حیفم اومد عکس نگیرم ازش...  خونه مامان جون بودیم که شما لباست رو پوشیدی وکلی باهاش رقصیدی شب یلدا خونه مامانی خودم ..  خیلی این دمپایی های رومینا جون رو دوست داری از اولی که رفتیم تا اخر پات بود... اااای وای من  !!!!  پیتزا خوشمزه دستپخت مامانی ...  مرسانا گلی در کنار بابایی مام...
14 دی 1392

جشن تولد 2 سالگی مرسانا گلی ...یه تولد لِگویی

    عروسک مامان و بابا ؛ عکسهای تولدت رو برات به یادگار میذارم تا وقتی بزرگ شدی بدونی خیلی برامون عزیزی و بابا و مامان برای وجود نازنینت همه کاری می کنن تا لبت همیشه خندون باشه. مرسانا گلی؛ موقعی که شمع تولدت رو فوت می کردی من از طرف شما یه آرزو کردم. از خدای مهربونم خواستم تن همه ی کوچولوها رو سالم نگه داره . واقعا چقدر خوب شد که اومدی و به زندگیمون رنگ خوشبختی پاشیدی. نمی دونی چقدر با عشقت سیرابمون کردی. واقعا چیزی نمی تونم بگم جز اینکه با بودنت ما رو  کامل کردی. به وجودت افتخار می کنیم پرنسس دوست داشتنی ما. دختر زیباروی  &nbs...
13 دی 1392
8974 1 133 ادامه مطلب

اولین شب یلدا مرسانا جون

  شب یلدا ز راه آمـــــــــــد دوبـــــــــاره        بگیر ای دوست! از غمهـــــــا کناره شب شادی وشـــور و مهربانی است        زمـــــــان همدلی و همزبانی است در آن دیدارهــــــــــــا تا تـــــــــازه گردد        محبت نیـــــــــــــــز بی اندازه گـردد به هرجا محفلی گرم و صمیمی است      که مهمانی درآن رسمی قدیمی است به دور هم تمـــــــــــام اهــــــل فامیل         شده بر پا بســــاط میــــوه – آجیل ز خـــوردن خوردنِ این شـــــــــام چلّه&...
5 دی 1392

یلدا 92 _یک شب خاطره انگیز_

عزیز دلم شب یلدا رفتبم خونه مامان فری ....  همه چیز  زیبا وسنتی بود ممنونم ازش که مثل همیشه سنگ تمام گذاشته بود به عشق تو عزیزم...شب خیلی خوبی داشتیم در کنار هم  ...شما هم الان حدود 10 روزه که گوش دردی وسرماخوردی...اما خدا رو شکر اون شب خیلی همکاری کردی  اصلا اذیتمون نکردی...قربونت برم ...عاشق لباست بودی ومیگفتی عروس شدم ...این لباس سوغاتی مامان فری از تهران ...دست گلش درد نکنه...میبوسمت مامان عزیزم ...عزیز دلم خیلی باید قدردان زحمت های بهترین مامانی دنیا باشی ها..    ...
3 دی 1392
1